Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، تعداد «مامان‌زهرا» ‌ها کم است و کمیابند ولی نایاب نیستند و در میان مشتریان رنگارنگ مشاوران املاک چهار گوشه شهر و لابه‌لای نام و نشان مالکانی که اجاره‌بهای خانه خود را با نوسانات لحظه‌ای بازار ارز و دلار میزان می‌کنند، می‌توان آنها را پیدا کرد. این موجران خوش‌انصاف برای مستأجران خود شرایط و تخفیفات ویژه‌ای دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مثل خانه پدری

از آنجا که «محمد پیردهی» در کنار بنگاه‌داری و مشاوره املاک، در ساخت‌وساز خانه یا همان بسازوبفروشی هم دستی بر آتش دارد، خوب می‌داند کدام‌یک از اهالی محله‌های جنوب شهر خانه‌های کلنگی یا آپارتمان‌های نوساز خود را اجاره داده‌اند. پیردهی می‌گوید: «بسیاری از کسانی که در تعیین اجاره منزل خود انصاف دارند و به مستأجرها سخت نمی‌گیرند، دست و بالشان چندان باز نیست و حتی بعضی از آنها فقط با اجاره‌خانه زندگی‌شان را می‌چرخانند.» زهرا یاوری، یکی از مشتریان خوش‌انصاف بنگاه املاک پیردهی است که برای مستأجران جوانش مادری می‌کند. خلق‌وخوی مادرانه یاوری سبب شده بسیاری از مستأجرانش که از او پرسن‌وسال‌تر هستند، او را «مامان‌زهرا» صدا بزنند.

خانه خانواده ۴ نفره یاوری قدیمی است و در طبقه وسط آن خودشان زندگی می‌کنند. طبقات همکف و سوم را هم که امکانات‌شان به ۲ اتاق تودر تو، آشپزخانه، سرویس و پاگردی کوچک خلاصه می‌شود به ۲ زوج جوان اجاره داده‌اند. مامان‌زهرا خانه‌اش را فقط به عروس و دامادها اجاره می‌دهد و همیشه ته کاغذ بزرگ و رنگی اجاره‌نامه با خط خوش‌اش می‌نویسد: «قرارداد یکساله نیست، تا هر وقت بچه‌دار شدند.» ولی شیرین سازگار وقتی هم مادر شده از خانه زهراخانم نرفته است.

او می‌گوید: «همسر مامان‌زهرا چند سال پیش بر اثر تصادف رانندگی از دنیا رفته و او با اجاره خانه، زندگی خودش و دختر و پسر خردسالش را اداره می‌کند، ولی در طول ۳ سالی که مستأجرش بودم حتی یک‌بار برای دیر دادن اجاره با من اخم و تخم نکرد. وقتی هم عذرخواهی می‌کنم می‌گوید شما هم حقوق‌بگیر هستید دیگر، دست خودتان که نیست. او ترجیح می‌دهد خانه‌اش را به خانواده‌های ۲ نفره اجاره دهد تا منزلش زیاد شلوغ نشود، ولی وقتی دختر ما به دنیا آمد، پول پیش‌مان کفاف نمی‌داد خانه دیگری اجاره کنیم و مامان زهرا قبول کرد یک سال دیگر هم مستأجرش باشیم.» خانواده شیرین در تهران زندگی نمی‌کنند و او غریب است، ولی غریب‌نوازی صاحبخانه‌اش سبب شده احساس دلتنگی نکند. مامان‌زهرا می‌گوید: «مستأجر هم به اندازه صاحبخانه گرفتاری و مشکل دارد، غم کرایه‌خانه سر ماه و اثاث‌کشی سر سال را هم باید بخورد. خدا را خوش نمی‌آید برای کمتر شدن مشکلات خودمان آنها را اذیت کنیم.»

فرزند بیشتر؛ اجاره خانه کمتر

بر خلاف زهراخانم، «حمید قادری» دلش می‌خواهد آپارتمان اجاره‌ای‌اش حسابی شلوغ باشد.

 او در شرایط قرارداد اجاره همیشه قید می‌کند به ازای هر فرزندی که مستأجرش در خانه او به دنیا بیاورد، ۱۰ درصد از مبلغ اجاره‌بها کم می‌شود و اگر تعداد فرزندانش را به ۱۰ بچه برساند می‌تواند یک سال رایگان و بدون پرداخت اجاره‌بها در خانه قادری زندگی کند! صاحبخانه خوش‌اخلاق محله تهرانپارس تعریف می‌کند: «روزی که به تهران آمدم سرباز بودم و چون اینجا کار پیدا کرده بودم، بعد از ازدواج در تهران ماندگار شدم. آن زمان خیلی دستم تنگ بود و برای پیدا کردن خانه سختی زیادی می‌کشیدم. در همان سال‌های اول زندگی، در حالی‌که تازه به خانه جدید اثاث‌کشی کرده بودیم، همسرم باردار شد و وقتی صاحبخانه فهمید بچه‌ها دوقلو هستند جوابمان کرد. آن زمان زمستان بود و به‌دلیل اینکه در سرمای هوا و زیر برف و باران دنبال خانه می‌گشتیم، همسرم به سختی مریض شد اما با آنکه پزشکش احتمال می‌داد سلامتی بچه‌ها به خطر بیفتد به لطف خدا پسر و دخترم سالم به دنیا آمدند.»

آپارتمان ۷۰ متری قادری که ۱۰ سال از ساخت آن می‌گذرد، شاهد تولد ۸ نوزاد بوده است. مریم عطایی از مستأجرانی است که بعد از خانه‌دارشدن از این آپارتمان نقل‌مکان کرده است. او می‌گوید: «بچه‌های من در این خانه به دنیا آمدند و زبان باز کردند. آنها به حاج‌آقا قادری پدربزرگ می‌گویند و از او خاطرات خوشی دارند.» صاحبخانه مهربان در هر مناسبتی به بچه‌هایی که در خانه او زندگی می‌کنند، هدیه می‌دهد. عطایی تعریف می‌کند: «چون بچه‌ها از دیدن حاج‌آقا خوشحال می‌شدند، ما هر ماه برای پرداخت اجاره‌خانه به منزل‌شان می‌رفتیم و او آنقدر تنقلات و خوراکی‌های خوشمزه به آنها می‌داد که بچه‌ها برای رسیدن سر ماه و دادن اجاره‌خانه لحظه‌شماری می‌کردند!» قادری در قرارداد اجاره‌اش فقط وعده تخفیف ۱۰ درصدی اجاره بها را داده، ولی هر یک از فرزندان مستأجرانش که به دنیا می‌آیند، کرایه خانه یک ماه را به‌عنوان چشم‌روشنی به والدین نوزاد می‌بخشد.

مستأجران خاص بانو بدرالزمان

در میان مشتریان «عبدالله آزادی» یک صاحبخانه خاص وجود دارد که خانه زیبا و دلبازش را به مستأجرانی ویژه اجاره می‌دهد. آزادی درباره او می‌گوید: «خانم بدرالزمان عامری از مشتریان قدیمی این مشاور املاک است اما ما برایش مستأجر پیدا نمی‌کنیم و فقط وظیفه تنظیم و بستن قرارداد اجاره‌نامه را بر عهده داریم.» خانه اجاره‌ای بانو بدرالزمان نزدیک منزل مسکونی‌اش قرار دارد. او اهل کار خیر است و در رفت‌وآمدش به مراکز بهزیستی متوجه شده تهیه مسکن از مهم‌ترین مشکلات جوانانی است که در سن ۱۸ سالگی از مراکز بهزیستی مستقل و ترخیص می‌شوند.

بانوی مهربان محله قیام می‌گوید: «از وقتی خیلی جوان بودم هر وقت دلم می‌گرفت، در حد بضاعتم لباس، خوراکی و اسباب‌بازی تهیه می‌کردم و به پرورشگاه‌های مختلف سر می‌زدم. در این رفت‌وآمدهایم متوجه شدم این بچه‌ها تا زمانی که در شبه‌خانواده‌های مراکز بهزیستی و خیریه‌ها زندگی می‌کنند از رفاه نسبی برخوردارند، اما در ۱۸ سالگی که براساس قوانین بهزیستی باید مستقل شوند، با مشکل تهیه مسکن دست به گریبانند. آنها با پول کمی که بهزیستی در زمان ترخیص در اختیارشان می‌گذارد نمی‌توانند در محله و مکان مناسبی خانه اجاره کنند و به اجبار در محل‌های حاشیه‌ای شهر با کسانی همخانه می‌شوند که آنها را به بیراهه می‌کشانند.»

آزادی تنها مشاور املاک محله قیام است که از هویت مستأجران عامری اطلاع دارد و او تنظیم قراردادهای اجاره خانه‌اش را فقط به آزادی می‌سپارد. این مشاور املاک می‌گوید: «موارد زیادی پیش آمده که خانم عامری چند ماه یا حتی یک سال خانه‌اش را رایگان در اختیار جوانان بزرگ‌شده در مراکز بهزیستی گذاشته و حتی هزینه آب و برق و گاز آنها را پرداخت کرده است.» مستأجران عامری در سنین آغاز جوانی و بدون سر و همسر ساکن خانه او می‌شوند، اما بعضی از آنها متأهل و حتی بچه به بغل آنجا را ترک می‌کنند. عامری می‌گوید: «اگر خانه‌ام را به افراد معمولی اجاره می‌دادم درآمد خوبی داشتم، ولی آرامشی را که از همسایگی با این بچه‌ها نصیبم شده با هیچ ثروتی عوض نمی‌کنم.»

این صاحبخانه نمی‌تواند خرده بگیرد

 عسل یکی از مستأجران عامری است. او از دندان‌گردی و طمع صاحبخانه‌هایی که پیش از این داشته دل پری دارد و می‌گوید: «یکی از صاحبخانه‌هایم علاوه بر قرارداد رسمی که در بنگاه مشاور املاک بسته بودیم، یک قرارداد غیررسمی با من بسته بود و هر سال چندبار مبلغ اجاره قرارداد را بالا می‌برد! شکایتم به مشاور املاک و شورای حل اختلاف هم فایده‌ای نداشت و درحالی‌که چند ماه از قرارداد یک‌ساله‌ام باقی بود، خانه‌اش را تخلیه کردم. صاحبخانه دیگرم هم خیلی پررفت‌وآمد بود و با آنکه اجاره بالایی می‌گرفت، مرتب از من می‌خواست خانه را برای پذیرایی از مهمانانش در اختیارش بگذارم، وقتی هم اعتراض می‌کردم می‌گفت راضی نیستی تخلیه کن و برو.»

عامری شرایط عسل و دیگر جوانانی را که از پس گرانی‌های بازار مسکن برنمی‌آیند، خوب درک می‌کند و می‌گوید: «هر چقدر مخارج زندگی بیشتر می‌شود، صاحبخانه‌ها هم اجاره‌خانه‌های‌شان را بالا می‌برند. اغلب صاحبخانه‌ها به دختران و پسران مجرد هم خانه اجاره نمی‌دهند و مشکل این بچه‌ها دوچندان می‌شود.»  واحدهای آپارتمانی تروتمیز و مرتب «داوود فیض‌اللهی» به استراحتگاه‌ها و محل‌های اسکان کارگری شباهتی ندارند، ولی او آنها را فقط به کارگران کارگاهش اجاره می‌دهد. فیض‌اللهی در صنف تولید کفش فعالیت می‌کند و از کارگری به استادکاری و کارگاه‌داری رسیده است. کارگران فیض‌اللهی خیال‌شان آسوده است که در دیر یا زود دادن کرایه خانه بی‌تقصیرند و صاحبخانه نمی‌تواند به آنها خرده بگیرد! فیض‌اللهی تعریف می‌کند: «وقتی کارگر بودم گاهی چند ماه بیکار می‌ماندم و دستم حسابی خالی می‌شد. در این مواقع پنهان شدن از دست صاحبخانه خیلی عذاب‌آور بود و واقعا امان من و خانواده‌ام را می‌برید.» این صنعتگر محله عبدل‌آباد در تعیین نرخ اجاره‌بهای ۲ واحد آپارتمانش، بدون چانه‌زنی تخفیف قائل می‌شود و مبلغی را به‌عنوان اجاره تعیین می‌کند که با حقوق کارگرانش تناسب داشته باشد.

پویش صاحبخانه خوب

در روزهای شیوع کرونا و همه‌گیری بیماری کووید- ۱۹ صداوسیما و تعدادی از خیّران پویشی با عنوان «صاحبخانه خوب» راه انداختند و از مالکان خواستند با توجه به مشکلات اقتصادی با مستأجران همراهی کنند و میزان اجاره‌بها را چندان افزایش ندهند. از مستأجران هم خواستند صاحبخانه‌های خوب را به آنها معرفی کنند. میان صاحبخانه‌هایی که مستأجران در این پویش معرفی کردند، تعداد مالکان دندان‌گرد و سختگیر به تعداد مالکان خوش‌انصاف و اهل مدارا حسابی می‌چربید، اما صاحبخانه‌های خوب کمیاب، محبت را در حق مستأجران‌شان تمام کرده بودند. یکی از این صاحبخانه‌های خوب نصیب «حسینعلی فتح‌اللهی» شده و او نوشته است: «من به‌مدت ۸ سال بعد از ازدواجمون مستأجر بودم. انصافأ صاحبخونه مرد خیلی خوبی بود. سالی یک‌بار می‌اومد برای تمدید قرارداد. پول رهن‌رو بعد از ۴ سال زیاد کرد و فرصت خوبی بهم داد تا پس‌انداز کنم و بتونم خونه‌رو بخرم. تقریبا ۲۰ درصد کمتر از قیمت بازار. همیشه برای خودش و خونوادش دعا می‌کنم.»

«مرتضی موسوی» هم با شرکت در این پویش، صاحبخانه مهربانش را به‌عنوان یک مالک چشم و دل سیر و مهربان معرفی کرده است. موسوی نوشته: «می‌خواستم از صاحبخانه خوب و مهربان و باخدا و دلسوزم جناب‌آقای دکتر مهدی ناظری کمال تشکر را بکنم. ایشان هیچ پول پیش و کرایه‌ای از ما نگرفتند. یک‌سال‌ونیم است که ما مستأجر هستیم. خیلی هوای ما را دارند. خودمم که یک ماه است از کار بیکار شدم واقعا از ایشان و خانواده محترمشون سپاسگزاری و از خداوند می‌خواهم که هر چی خوبی و سلامتی است نصیبشان بکنه الهی آمین این جور آدم‌ها دستان خدا روی زمین هستند.»

کد خبر 723716 منبع: روزنامه همشهری برچسب‌ها جامعه سازمان بهزیستی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: جامعه سازمان بهزیستی مراکز بهزیستی صاحبخانه ها مشاور املاک مامان زهرا اجاره خانه خانه اش فیض اللهی اجاره بها یک سال بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۱۴۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۷ افسانه و سبدی از «خیال‏‏‌پردازی‏‏‌ها» در بازار اجاره مسکن

خطرناک‌ترین افسانه در بازار اجاره مسکن، «نگاه تک‌بعدی دولت به موضوع تأمین مسکن» است. دولت‌ها وظیفه دارند در هر کشوری، «شرایط لازم و مناسب برای تامین سرپناه را تامین کنند»، اما خطا موقعی صورت می‌گیرد که تصور شود «پازل تامین مسکن، فقط یک تکه دارد و آن مسکن ملکی است».

به گزارش دنیای اقتصاد، در شهر‌ها و شهرک‌های سراسر جهان، بخش قابل‌توجهی از ساکنان مستاجر هستند. به دلایل مختلف میلیون‌ها نفر در کشور‌های در حال توسعه و توسعه‌یافته واحد مسکونی را که در آن زندگی می‌کنند به جای مالکیت، اجاره می‌کنند. به عنوان مثال، خانوار‌های کم‌درآمدی که در حال حاضر نمی‌توانند هزینه‌های مالکیت خانه را تامین کنند، مهاجران شهری تازه وارد که خانه‌های اجاره‌ای در مرکز را ترجیح می‌دهند که به آن‌ها انعطاف‌پذیری می‌دهد، جوانانی که برای تحرک ارزش قائل هستند و افرادی که تصمیم می‌گیرند پول خود را صرف اولویت‌های دیگر کنند. مالکیت خانه تنها بخشی از ویژگی‌ها و انگیزه‌های مستاجران است.

درست مقابل این تقاضا، جنس عرضه هم مهم است. برای میلیون‌ها نفر اجاره داری منبع درآمد قابل‌توجهی است. در شهر‌های کشور‌های در حال توسعه بزرگ‌ترین گروه از موجرها، مالکان کوچک‌مقیاس هستند که مسکن اجاره‌ای را اغلب به عنوان بخشی از خانه «خود‌ساخته» خود ارائه می‌کنند. ایجاد یک منبع درآمد منظم و تامین امنیت مالی در دوران پیری.

مسکن استیجاری یک حوزه نادیده گرفته‌شده در سیاست مسکن برخی کشور‌ها باقی مانده است که در عوض، اغلب بر ترویج مالکیت خانه متمرکز شده است. زیرا دولت‌های بسیار کمی هر نوع سیاستی را برای کمک به توسعه یا تنظیم این شکل از مسکن اجرا می‌کنند.

با این حال، مسکن اجاره‌ای جزء کلیدی یک بازار مسکن است که به خوبی کار می‌کند. در حالی که اجاره نوشدارویی برای حل چالش مسکن در کشور‌های در حال توسعه نیست، اما یک گزینه مهم و حیاتی برای تصدی مسکن است که باید در کنار مالکیت خانه و نه در رقابت با آن ترویج شود.

این راهنما به وضوح نیاز به قرار دادن مسکن اجاره‌ای را در دستور کار مسکن شهری نشان می‌دهد. باید سیاست‌هایی برای استفاده از فرصت‌های مسکن اجاره‌ای برای کمک به ساخت شهر‌های بهتر ایجاد شود. این راهنما از مطالعات هبیتات سهم مهمی در تشریح مختصر ارزش مسکن اجاره‌ای و نقش آن در ایجاد بازار‌های مسکن با عملکرد خوب دارد.

اجاره داری، گزینه نادیده گرفته‌شده

خانه‌های اجاره‌ای منبع درآمد عمده‌ای را برای بسیاری از افراد فراهم می‌کند. در حالی که بدون شک برخی از مالکان ثروتمند وجود دارند. اکثر مالکان خصوصی درآمدی مشابه درآمد مستاجران خود دارند و بسیاری از آن‌ها به نوعی موجر کم درآمد هستند. اکثر صاحب‌خانه‌ها آن دسته از افراد ثروتمند (بی نیاز) نیستند که اغلب به تصویر کشیده می‌شوند، بلکه افرادی عادی هستند که سعی می‌کنند با مشکلات زندگی کنار بیایند. برای بسیاری از افراد بازنشسته اجاره خانه اغلب تنها منبع درآمد آنهاست.

باوجود این واقعیت که بسیاری از مردم در کشور‌های در حال توسعه در مسکن‌های اجاره‌ای زندگی می‌کنند، دولت‌های کمی هر نوع سیاستی را برای کمک به توسعه یا تنظیم این شکل از مسکن تدوین کرده اند. این تعجب آور است، زیرا تعداد کمی منکر این هستند که یک بخش اجاره سالم باید جزء جدایی ناپذیر از یک سیستم مسکن با عملکرد خوب باشد. در عوض، در چند دهه اخیر اکثر دولت‌ها به طور فعال مالکیت خانه را ترویج می‌کنند.

آن‌ها مالکیت را از طریق ترکیبی از بهبود سیستم‌های مالی مسکن، برای دسترسی بیشتر به مالکیت، با تخفیف مالیاتی هم به مالکان و هم برای سازندگان، با فراهم کردن حمل‌ونقل و زیرساخت برای حومه‌های جدید، و به طور کلی با ایجاد ایدئولوژی مطلوب برای مالکیت خانه تشویق کرده اند. در واقع دولت ها، این شکل از تصدی را ترجیح داده اند، زیرا معتقدند ساخت خانه، راه خوبی برای ایجاد شغل، تحریک اقتصاد و تقویت ثبات اجتماعی و سیاسی است. در این فرآیند، دولت‌ها میلیون‌ها نفر را متقاعد کرده اند تا مالک شوند.

در حالی که مالکیت تشویق شده، بخش اجاره مورد غفلت و حتی تحقیر قرار گرفته است. این مدل سیاستگذاری سبب شد صاحب‌خانه‌ها مستاجران فقیر و آسیب پذیر را استثمار کرده و اجاره‌های بالایی را برای مسکن‌های شلوغ و غیراستاندارد دریافت کنند.

اجاره می‌تواند مشکلات اجتماعی ایجاد کند، اما اگر دولت‌ها از آن غفلت نکنند، می‌تواند مزایایی نیز به همراه داشته باشد. مستاجران مسکن، گسترش شهر‌ها را کاهش داده و همچنین بخشی از تقاضا برای زیرساخت‌های گران‌قیمت در مناطق حاشیه شهری را کاهش می‌دهند. عرضه مناسب مسکن اجاره‌ای با قیمت مناسب نیز احتمالا وسوسه خانواده‌های فقیر را برای تهاجم به زمین یا خرید زمین در بخش‌های فرعی غیرقانونی (سکونتگاه‌های غیررسمی یا حاشیه نشینی) کاهش می‌دهد. با توجه به اینکه افراد بیشتری در یک منطقه کوچک متمرکز شده اند و اکثر مستاجران نزدیک به مسیر‌های اتوبوس یا قطار زندگی می‌کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که اجاره نشینی، سازمان دهی حمل ونقل عمومی را تسهیل کند.

افسانه‌هایی از مسکن اجاره‌ای

همه در کشور‌های ثروتمند مالک هستند. رابطه کمی بین سطح توسعه اقتصادی یک کشور و بروز مالکیت خانه و اجاره وجود دارد. اما این واقعی نیست، چون مالکیت خانه در واقع در بسیاری از کشور‌های ثروتمند اروپایی کمتر است، در سوئیس، جایی که بازار‌های اجاره برای برآوردن نیاز‌های هر گروه درآمدی که اجاره را به مالکیت ترجیح می‌دهد، توسعه یافته است.

همه دوست دارند صاحب خانه شوند. در سراسر جهان، مردم با این پیام بمباران می‌شوند که مالکیت خانه بهترین و در واقع تنها انتخاب معقول برای تصدی است. بله، داشتن خانه شخصی مزایای زیادی دارد، اما اجاره مزایای خاص خود مانند تحرک، انعطاف پذیری و کاهش تعهدات مالی را نیز دارد. با این حال، بسیاری از خانوار‌هایی که توانایی مالی برای مالکیت داشتند، این کار را نمی‌کنند.

مالکیت خانه زندگی بهتری را به مردم ارائه می‌دهد. مالکیت اغلب به عنوان یک تصدی برتر نسبت به اجاره ارائه می‌شود. افرادی که مالکیت دارند، شهروندان مسوولیت پذیرتری هستند که پیوند‌های نزدیک تری با جامعه و محله خود دارند.

اما مالکیت خانه مشکلات خود را هم دارد؛ هزینه‌های تعمیر و نگهداری باید به تنهایی بر عهده خانواده مالک باشد و پرداخت نکردن ماهانه وام مسکن، امنیت تصدی را به خطر می‌اندازد. البته اکثر صاحب خانه‌ها زمانی مستاجر بودند و شاید در مقاطعی از زندگی خود، اجاره به آن‌ها آنچه را که نیاز داشتند مهیا می‌کرد.

هیچ کس در مسکن اجاره‌ای سرمایه‌گذاری نمی‌کند. سرمایه‌گذاری در مسکن اجاره‌ای ممکن است مانند گذشته برای کسب و کار‌ها و دولت‌ها جذاب نباشد. با وجود این، کمتر شهری وجود دارد که حجم مسکن اجاره‌ای در آن‌ها افزایش نیافته باشد. این پارادوکس با تکثیر واحد‌های کوچک تولید شده توسط تعداد زیادی از مالکان کوچک‌مقیاس توضیح داده می‌شود.

ویژگی‌های مسکن استیجاری

اگرچه مالکیت می‌تواند مزایای بسیاری به همراه داشته باشد، اما هنوز هم صد‌ها میلیون نفر خانه‌های خود را اجاره می‌کنند. طبیعتا شکل اجاره بسیار متغیر است. مسکن اجاره‌ای از پنت هاوس‌ها تا زاغه‌ها را در بر می‌گیرد، انواع مختلفی از صاحب‌خانه‌ها وجود دارند که می‌تواند خصوصی و دولتی باشد و همه نوع مسکن از اقامتگاه عالی تا وحشتناک را به مردم ارائه می‌دهند.

در انتهای طیف اجاره نشین ها، مسکن اجاره‌ای متنوع است؛ به شکل اتاق‌های اجاره‌ای ارزان در ساختمان‌های آپارتمانی کوچک تحت مدیریت مالک، آپارتمان‌هایی با اندازه‌های مختلف در بلوک‌های مسکونی عمومی یارانه ای، اتاق‌های ساخته شده در سازه‌های خودیاری یا اتاق‌های تقسیم بندی‌شده در ساختمان‌های قدیمی‌تر فرسوده. همچنین می‌تواند به شکل یک اتاق در یک خانه مسکونی یا کلبه‌ای ساخته‌شده در پشت خانه صاحب‌خانه باشد. حتی می‌تواند فضای مشترک با غریبه‌ها باشد، شاید هم تنها با داشتن حق نگهداری وسایل و خوابیدن بخشی از روز در آنجا.

به طور کلی، کلان‌شهر‌ها نسبت به شهر‌های کوچک‌تر سطح اجاره بالاتری دارند. این موضوع در چین، کلمبیا، اندونزی، فیلیپین و کشور‌های توسعه‌یافته مانند ایالات متحده و اکثر کشور‌های اروپای غربی صادق است. به این دلیل که کلان‌شهر‌ها تمایل به قیمت زمین و ملک بالاتری دارند. با این حال، اندازه شهر تنها یک عامل در معادله‌ای بسیار پیچیده‌تر است. نسبت اجاره کنندگان در هر شهر به ماهیت بازار زمین محلی، نسبت مهاجران اخیر، میزان اشتغال عمومی و توپوگرافی بستگی دارد که در دسترس بودن زمین با قیمت مناسب برای مقاصد مسکونی را تعیین می‌کند. کلمبیا، چین، کره‌جنوبی و برزیل نمونه‌های بارز این اتفاق هستند.

شکل تقاضا و عرضه در خانه‌های اجاره‌ای

یک بازار مسکن سالم باید طیف گسترده‌ای از گزینه‌های سرپناه را با قیمت‌های مقرون به صرفه ارائه دهد. متاسفانه، در کشور‌های در حال توسعه، اکثر بازار‌های مسکن تمایل دارند که یک نوع تصدی را بر دیگری ترجیح دهند و فقرا به ندرت با انتخاب زیادی روبه‌رو هستند. خانواده‌ها اغلب مجبور می‌شوند بین طیف بسیار محدودی از گزینه‌های رضایت‌بخش یکی را انتخاب کنند.

در برخی شهر‌ها امکان تهاجم به زمین وجود دارد، اما در برخی دیگر چنین نیست. اینکه آیا زمین رایگان در دسترس است یا نه، به تعیین اینکه آیا برخی از خانواده‌هایی که در یک شهر مستأجر هستند، گزینه مالکیت غیررسمی را در شهر دیگر انتخاب خواهند کرد یا خیر کمک می‌کند.

شرایط خانوادگی نیز مهم است. برخی از شهر‌ها به کندی در حال گسترش هستند، موجودی مسکن قدیمی‌تر شده است و اکثر مردم در شهر خانواده دارند. در چنین شهرهایی، اشتراک یک خانه یک جایگزین واقعی ارائه می‌دهد. شهر‌های دیگر به سرعت در حال گسترش هستند و بسیاری از مهاجران جدید فاقد سیستم حمایتی خانواده هستند و گزینه‌ای برای اشتراک در خانه خویشاوندان ندارند.

حتی انتخاب پیش روی خانوار‌های با درآمد متوسط به دلیل ساختار بازار مسکن و میزان تامین مالی مسکن محدود است. اگر مسکن نو یا مستعمل بسیار گران باشد و وام مسکن کمیاب باشد، خانواده‌هایی که مایل به خرید یا ساختن خانه هستند، این امر را غیرممکن می‌بینند.

تجربه بوگوتا در کلمبیا نشان می‌دهد که چگونه در غیاب تهاجمات زمینی، بسیاری از خانواده‌های فقیر گزینه‌ای جز اجاره یا به اشتراک گذاشتن نداشتند. بوگوتا در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به سرعت گسترش یافت و زمین جدید برای مسکن برای توده‌های مهاجر جدید موردنیاز بود. برخلاف دیگر شهر‌های آمریکای لاتین، مانند لیما (پرو)، زمین در حاشیه شهر ارزشمند بود، زیرا می‌توان از آن برای کشاورزی استفاده کرد. همچنین متعلق به تعداد محدودی از مالکان قدرتمند بود که تمام تلاش خود را برای محافظت از آن در برابر تهاجمات زمینی انجام دادند.

مالکانی که زمین نزدیک به مناطق سکونتگاهی کم‌درآمد داشتند، بخش‌هایی از زمین خود را به کارآفرینانی که آن را تقسیم کردند فروختند و قطعات کوچکی را به خانواده‌های فقیر فروختند. زمین‌ها ارزان بودند، زیرا این شهرک فقط خدمات حداقلی داشت و به دلیل اینکه بخش فرعی فاقد مجوز برنامه ریزی بود به مشتریانی که ۱۰‌درصد سپرده می‌کردند، «وام مسکن» در قالب یک وام چهار‌ساله ارائه می‌شد. در حالی که این «راه حل» به بسیاری از افراد فقیر اجازه می‌داد زمین‌هایی را به دست آورند، فقیران واقعا پس اندازی برای کنار گذاشتن سپرده‌ها نداشتند.

بنابراین، خانوار‌های جدید این اختیار را داشتند که با خانواده خود زندگی کنند یا اگر خانواده نداشتند یا می‌خواستند مستقل زندگی کنند، اجاره کنند. به همین دلیل نسبت بالایی از خانواده‌های فقیر در بوگوتا همیشه در مسکن اجاره‌ای زندگی می‌کردند و امروزه نیز به این کار ادامه می‌دهند.

صاحب‌خانه‌ها چه کسانی هستند؟

انواع مختلفی از صاحب‌خانه وجود دارد، برخی ثروتمند و برخی دیگر فقیر هستند. بسیاری از آن‌ها در بخش رسمی و حتی غیررسمی‌تر فعالیت می‌کنند. هم شرکت‌ها و هم دولت‌ها ممکن است ملک را اجاره دهند. درک تنوع عرضه یک عنصر حیاتی در درک بهترین روش برای طراحی سیاست و تاثیرگذاری بر وضعیت مسکن است.

دولت‌ها به طور مستقیم از طریق سیاست مسکن و به طور غیرمستقیم از طریق برنامه‌های اجتماعی گسترده تر، بر تصدی مسکن تاثیر می‌گذارند. این موضوع را با تغییراتی که در طول ۶۰ سال گذشته در مناطق شهری رخ داده است، می‌توان نشان داد.

تغییرات به‌ویژه در کشور‌هایی که مسیر توسعه خود را اساسا تغییر داده اند سریع بوده است: «مدت سکونت در چین در ۵۰ سال گذشته به دلیل تغییرات چشمگیر در ایدئولوژی و اقتصاد سیاسی مسیری زیگزاگ را تجربه کرده است. از خانه‌های اجاره‌ای عمدتا خصوصی در اوایل دهه ۱۹۵۰، تقریبا به تمام مسکن‌های اجاره‌ای عمومی پس از تحول سوسیالیستی (۱۹۶۶-۱۹۵۶) و انقلاب فرهنگی (۱۹۶۶-۱۹۷۶)، و سپس به ترکیبی از افزایش مالکیت خانه و کاهش اجاره عمومی تغییر کرد. مسکن از زمان اصلاحات مسکن در سال ۱۹۸۸ شروع شد»، پس از انقلاب ۱۹۴۹، بخش خصوصی اجاره تقریبا حذف شد و اکثریت ساکنان شهری در پناهگاه‌های دولتی اسکان داده شدند.

تعداد صاحبان خانه بین دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۷۰ به طور پیوسته کاهش یافت و بخش عمده‌ای از بخش خصوصی اجاره‌ای به دولت منتقل شد. در حال حاضر، مالکیت خانه خصوصی مطلوب‌ترین گزینه مسکن است. با این حال، در سال ۱۹۹۹ دولت شروع به ساخت مسکن برای افراد بسیار فقیر کرد. اگرچه این امر کمتر از یک‌درصد از نیاز‌های مسکن را در بزرگ‌ترین شهر‌های چین برآورده کرده است، این برنامه با تاخیر به رسمیت شناخته شده است که هر خانواده‌ای به آن نیاز ندارد یا قادر به داشتن آن نیست.

مکزیکوسیتی، این کلان‌شهر که به سرعت در حال رشد است، طی ۶۰ سال گذشته تغییری مداوم به سمت مالکیت خانه را تجربه کرده است. در سال ۱۹۵۰، تنها ۲۵‌درصد از جمعیت صاحب خانه بودند، اما تا سال ۱۹۷۰، ۴۳‌درصد صاحب خانه بودند و تا سال ۲۰۰۰، به ۷۳‌درصد رسید. دلایل این تغییر مشخص است. اول، سیاست دولت طبقه متوسط را تشویق به خرید خانه‌های رسمی از طریق بهبود سیستم وام مسکن کرد.

دوم، مقامات در برخی از بخش‌های کلان‌شهر اجازه سکونت در زمین‌های بدون خدمات در حاشیه شهر را دادند و به میلیون‌ها نفر از مردم فقیر اجازه دادند که یک قطعه زمین به دست آورند و خانه خود را بسازند. به‌رغم این تشویق برای مالکیت خانه، تعداد خانوار‌هایی که خانه خود را اجاره کرده یا به اشتراک می‌گذارند به طور چشمگیری افزایش یافت و از ۴۸۴ هزار نفر در سال ۱۹۵۰ به ۳.۷ میلیون نفر در سال ۲۰۰۰ رساند. بیشتر مسکن‌های اجاره‌ای و مشترک جدید در حومه شهر‌ها ایجاد شد.

هبیتات در این گزارش، صاحب‌خانه‌ها را به پنج نوع تقسیم می‌کند. مالکان در مقیاس کوچک رایج‌ترین هستند. عنصر مشترک این است که بیشتر افراد از سرمایه و فضایی که دارند برای مقاصد اجاره استفاده می‌کنند و اغلب به این دلیل که راه دیگری برای کسب درآمد ندارند. آن‌ها ممکن است رسمی یا غیررسمی، فقیر یا با درآمد متوسط باشند. عنصر کلیدی که آن‌ها به اشتراک می‌گذارند این است که درآمد حاصل از اجاره مسکن به آن‌ها کمک می‌کند تا اقساط زمین یا خانه خود را پرداخت کنند، هزینه‌های تعمیرات، نگهداری یا بهسازی را تامین کنند یا حتی اجاره خود را پرداخت کنند. درآمد اجاره ممکن است به عنوان یک شبکه ایمنی در برابر اشتغال ناپایدار یا هنگام انتقال از کار معمولی با حقوق به سمت خوداشتغالی عمل کند. همچنین ممکن است مکمل یا حتی جایگزین مستمری بعد از بازنشستگی شود.

گاهی اوقات اجاره به طور تصادفی شروع می‌شود، صاحبان خانه اتاق‌های اضافی در دسترس دارند، زیرا ساختار خانواده تغییر کرده است. یا یکی از افراد خانه را ترک کرده است، اقوام مرده اند یا کودکان هنگامی که بزرگ شده‌اند به جای دیگری نقل مکان کرده اند. ممکن است نان‌آور شغل خود را تغییر داده است و نمی‌تواند به محل کار جدید رفت و آمد کند یا به دلیل شرایط حاکم بر بازار، قادر به فروش ملک خود نیستند و تنها گزینه ممکن اجاره ملک باشد. در تمام این موارد، واگذاری زمین، خانه یا اتاق به استراتژی بقای خانوار کمک می‌کند.

در نوع دوم، مالکان تجاری در مقیاس بزرگ‌تر فعالیت کرده و به شیوه‌ای حرفه ای‌تر عمل می‌کنند. آن‌ها اغلب با استفاده از قرارداد‌های اجاره مکتوب و رعایت استاندارد‌های ساختمان و ایمنی، به جای گروه‌های کم‌درآمد، به خانوار‌های با درآمد متوسط یا با درآمد بالا اجاره می‌دهند.

در نوع سوم، مالکان بخش دولتی کمتر از گذشته متداول هستند، اما همچنان تعداد زیادی واحد مسکونی را در بسیاری از شهرها، به‌ویژه در چین، هند و برخی از اقتصاد‌های در حال گذار عرضه می‌کنند. مالکان ممکن است سازمان‌های دولتی مرکزی یا دولت‌های محلی باشند. برخی فقط برای کارمندان خود مسکن ارائه می‌کنند در حالی که برخی دیگر سرپناه یارانه‌ای را به فقرای شهری اجاره می‌دهند.

در نوع چهارم، مالکان اجتماعی سازمان‌های غیرانتفاعی هستند که اساسا، اما نه به طور کامل، مسکن را برای فقرا تهیه می‌کنند. موسسات ممکن است از موسسات خیریه و انجمن‌های مسکن گرفته تا نهاد‌های آموزشی متفاوت باشند. در سال‌های اخیر، انجمن‌های مسکن در بسیاری از بخش‌های اروپای غربی به طور فزاینده‌ای وظیفه ارائه مسکن اجاره‌ای ارزان از سوی دولت‌ها را بر عهده گرفته اند. در برخی از نقاط، مدارس و دانشگاه‌ها برای دانش آموزان خود محل اقامت فراهم می‌کنند.

در نوع پنجم، مالکان کارفرما برای کارمندان خود به عنوان کمکی برای استخدام، مسکن فراهم می‌کنند، گاهی اوقات دولت ها، مسکن را به عنوان یک مزیت جانبی برای کارمندان دولتی خود به‌ویژه زمانی که مسکن به طور خاص کمیاب است، مانند پایتخت‌های تازه‌تاسیس، فراهم می‌کنند.

با وجود خروج سرمایه‌گذاران در مقیاس بزرگ و افزایش سرمایه‌گذاری برای مالکیت خانه، تعداد کمی از شهر‌ها شاهد کاهش مطلق در تعداد واحد‌های اجاره‌ای بوده اند.

مستاجران چه کسانی هستند؟

معمولا کسانی مستاجر می‌شوند که در موقعیتی برای مالکیت قرار نگرفته اند. برخی پولی برای خانه داشتن ندارند، در حالی که برخی دیگر، حداقل در حال حاضر، مایل به مالک شدن نیستند و بسیاری چاره‌ای جز اجاره ندارند. دیگران به دلایل مختلفی همچون تحرک، انعطاف پذیری، رهایی از تعهدات مالی عمده و حواله‌ها اجاره را انتخاب می‌کنند. اجاره به افراد این امکان را می‌دهد که وقتی محل کارشان تغییر می‌کند یا زمانی که شغل بهتری در جای دیگری به دست می‌آورند، متحرک بمانند و حرکت کنند که این به‌ویژه برای جوانانی که دوست ندارند در یک مکان مستقر شوند مناسب است.

مستاجران نیز ویژگی‌های مشترک با صاحبان خانه دارند که بسیاری از آن‌ها به درآمد، مهاجرت، چرخه زندگی، ساختار خانواده و جنسیت مرتبط هستند.

برخی از خانوار‌هایی که توانایی مالی خرید سرپناه را دارند ترجیح می‌دهند مالکیت خود را نداشته باشند، بلکه از درآمد خود برای مقاصد دیگر استفاده کنند.

در جایی که مردان بر جریان مهاجران تسلط دارند، نسبت بالایی از مستاجران مرد خواهند بود. در جایی که زنان در اکثریت هستند، برعکس اتفاق می‌افتد. در شهر‌هایی که خانواده‌های فقیرتر تمایل به اجاره دارند، زنان سرپرست خانوار به دلیل درآمد پایین غالب هستند. در جایی که زنان از مالکیت رسمی بر اساس قوانین ارثی یا عرف یا از مالکیت غیررسمی به دلیل نداشتن مهارت‌های لازم در ساخت‌وساز خودیاری محروم می‌شوند، مستأجر می‌شوند.

دیگر خبرها

  • آیا همه موجرها ثروتمند هستند؟
  • ۷ افسانه و سبدی از «خیال‏‏‌پردازی‏‏‌ها» در بازار اجاره مسکن
  • فلاحت‌زاده: شمس‌آذر در خانه با انگیزه و زهردار نشان داده/ بسیاری از افراد باشگاه استقلال فوتبالی نیستند
  • رقم باورنکردنی کرایه‌خانه در تهران ۱۳۳۷ (+عکس)
  • مبلغ اجاره خانه در کدام محله های تهران کمتر است؟
  • صاحبخانه های خوب تشویق می‌شوند
  • دستگیری قاتلان اجاره‌ای
  • رهن کامل خانه در شهرک غرب تهران چند؟
  • رقم باورنکردنی کرایه‌خانه در تهران ۱۳۳۷
  • ضرغامی: میراث ملموس و ناملموس از هم جدا نیستند